نیروهای برونسا با پهن کردن مینهای گسترده وبکارگیری روشهای انهدامی وتک تیراندازی ،عملا دشمن را زمینگیر کرده بودند.

در روز هفتم یک هواپیمای دشمن توسط نیروهای پدافندی منهدم شد. در روز نهم 500سرباز دشمن به همراه فرمانده‌شان در یک تله به اسارت در آمده بودند. در روز یازدهم قسمت جنوبی منطقه ایدهلا سقوط کرده بود. ماجد در روز دوازدهم به سیلوک (فرمانده عملیات برون مرزی)دستور داد که از نیروهای فدایی برای ایجاد اخلال در امنیت کشور دشمن استفاده کند با ابلاغدستور، نیروهای فدایی در روز پانزدهم جنگ، توانستند خط متروی پایتخت دشمن را منفجر کنند وآن را از کار بیاندازند. ودر روز شانزدهم وزیر دفاع و نخست وزیر را ترور نمایند که در این عملیات وزیر جنگ به هلاک رسید ولی به نخست وزیر آسیبی نرسید. 
روز هفدهم برونساو دستور داد که 500کماندو به پشت منطقه ، به جستجوی دشمن بپردازندکه عده ایی از فرماندهان رده پایین با این نظر برونساو مخالفت می‌کنند و این عمل برونساو رو بیهوده‌ترین روش برای مقابله میدونند و قائلند دشمن از جلو وپهلوهای شرق وغرب به ما حمله می‌کنند چرا باید برونساو به جای آنکه دستور دهد که به جلو حمله کنیم، از ما می‌خواهد که در پشت بدنبال دشمن بگردیم.
معاون برونساو (سیپاد) به فرماندهان معترض رو می‌کندومی گوید که به زودی به درستی تصمیم برونساو خواهید رسید اما در این لحظه باید نیروهای خودتون رو به عقب ببرید
نیروهای عقب رونده پس از یک ساعت، گزارش درگیری با دشمن رو خبر دادن ،آنقدر این درگیری غافلگیر کننده بود که از بین 1500نیروی دشمن 1000نفرشان به اسارت نیروهای ایده لاهی درآمده بودند.
اما آنچه باعث تعجب نیروها شده بود این بود که این 1500نیروی دشمن از کجا توانسته بودند به پشت منطقه نفوذ کنند. پس از بررسی متوجه شدند که نیروهای دشمن بوسیله یک تونلی که برای کندنش ما‌هها وقت گذاشته بودند توانستند به این منطقه نفوذ کنند.
سیپاد با نظر برونساو به همراه 700نفر از نیرو‌ها از‌‌ همان تونل توانستند به قلب تجهیزات وادوات دشمن نفوذ کنند. در روز نوزدهم درگیری شدیدی در قلب دشمن به وقوع پیوست این درگیری برای دشمن آنقدر هولناک شد که عملا دشمن تمام تمرکز جنگ را بیرون راندن نیروهای ایده لاهی صرف کند نیروهای ایدهلا با 700نیرو 4روز تمام این پادگان بزرگ رو میدان درگیری کرده بودند.
دشمن راه ارتباطی رو مسدود کرد وعملا این 700نیرو به چنگ نیروهای دشمن در آمده بودند. وتمامی نیرو‌ها فهمیده بودندکه راه برگشتی وجود ندارد.
سیپاد در روز دوم (روزبیستم جنگ)با گلوله مستقیم پدافند به شهادت رسیده بود گلوله‌ها سینه وشکمش را شکافته بودند.
در روز سوم (روزبیست ویکم جنگ) انبار مهمات دشمن منفجر شد که صدای مهیبی تمام منطقه‌اید لا را فراگرفته بود.
در روز چهارم (روزبیست ودوم جنگ) نیروهای ایدهلاهی به شهادت رسیده بودند وفقط 23نفرشان به اسارت دشمن درآمدند
دشمن به مرحله جنون رسیده بود واز تمام سلاح وتجهیزات مدرن وممنوعه برای پیروزی خود استفاده می‌نمود.
منطقه آنقدر آلوده شده بود که خود نیروهای دشمن با ترس و وحشت پا می‌گذاشتند 

اما جنگ لحظه ایی متوقف نشد از زمین وهوا به نیروهای ایده لا حمله می‌شد واکثر قرارگاه دلاور به ویرانه تبدیل شده بود
در روز بیست وپنجم جنگ، پالایشگاه بزرگ نفت توسط نیروهای فدایی منفجر شده بود. حال دشمن با مشکلات داخلی هم دست به گریبان شده بود
در روز بیست وششم قرارگاه دلاور بدست دشمنان می‌افتد وعملا سقوط می‌کند برونسا ومعاونش برونا به همراه نیرو‌ها، عقب نشینی می‌کنند وبه صورت پراکننده وبا روش جنگهای نامنظم دشمن را از تهاجم بیشتر باز می‌دارند
نیروهای کماندو ی ماجد 2 کیلومتر عقب‌تر از نیروهای برونسا مستقر هستند وبرونسا می‌بایست نیرو‌ها را تا 2کیلومتر دیگر به عقب ببرد اما آتش گسترده دشمن آنان را زمین گیر کرده بود.
روز بیست وهفتم برونا با 350نیرو به محاصره دشمن در می‌آیند ودشمن هر لحظه حلقه محاصره را تنگ‌تر می‌نمایند ودر آخر با آتش توپخانه ایی دشمن ،همگی به شهادت می‌رسند. در روز بیست وهشتم قرار‌گاه ذرات به ماجد خبر از یک سلاح فوق مدرن می‌دهد واز ماجد می‌خواهد که در صورت صلاحدید می‌توانند از این سلاح در این جنگ استفاده نمایند. این سلاح آهن خور بود یعنی درون این سلاح حامل موادی بود که به محض انفجار وپخش شدن در محیط هر چیزی را که از جنس آهن بود را می‌خورد این سلاح 150کیلوگرمی می‌تواند 2000/000تن اهن را بخورد واز بین ببرد. با تصمیمات گرفته شده قرار شد این سلاح را به مرکز تامین انرزی برق شلیک نمایند این مرکز 65درصد تامین برق کشور دشمن را برعهده دارد.  

در روز سی ویکم این موشک به مرکز برق کشور شلیک شد وبا انفجار این موشک عملا تمامی تجهیزات شرکت برق نابودگشت.
در روز سی ودوم دشمن از نبرد دست می کشد وتمامی نیروهای خود را به عقب فرا می‌خواند ودر روز سی وسوم هیچ نیرویی از دشمن در خاک ایده لا باقی نمی‌ماند.. 000
فرمانده قرارگاه دلاور در آخر با تعداد زیادی از نیروهای همراه به شهادت می رسد.این فرمانده جوان سرگذشت عجیب وشگفت آوری داشت...
به امید الله ادامه دارد